وامق و عذرا منظومهای عاشقانه سرودهی عنصری بلخی شاعر سدههای چهارم و پنجم هجری قمری است. اصل داستان یونانی است و جز نام عشاق، همهی جاها و نامها نیز یونانی است.
خسرو و شیرین منظومهی دوم از کتاب پنج گنج اثر نظامی گنجوی شاعر و داستانسرای ایرانی سدهی ششم هجری قمری است. این منظومه، داستان عشق خسرو پرویز پادشاه ساسانی و شیرین شاهزادهی ارمنی را روایت میکند.
بیژن و منیژه از داستانهای شاهنامه کتاب حماسی ایرانیان است. شاهنامه پرآوازهترین سرودهی ابوالقاسم فردوسی توسی از شاعران سدهی چهارم هجری قمری است. این منظومه روایت دلدادگی بیژن پسر گیو و منیژه دختر افراسیاب است.
بهرام و گلندام منظومهای عاشقانه سرودهی امینالدین محمد صافی سبزواری از شاعران سدههای نهم و دهم هجری قمری است. امینالدین محمد از مردم سنجق سبزوار بود که این مثنوی را بهنام شمس الدین محمد حاکم فارس سروده است.
امیرارسلان نامدار، یکی از داستانهای عامیانهی زبان فارسیست که در دوران ناصرالدینشاه قاجار ساخته و پرداخته شده است. این داستان بازگو کنندهی دلدادگی امیرارسلان نامدار پسر ملکشاه پادشاه روم و فرخ لقا دختر پطرس شاه فرنگی است.
در مملکت هند تاجری بود که او را خواجه خداداد نام بود و او را دولت (دارایی) فراوان بود و زن نداشت. هر چه او را تکلیف زن مینمودند، قبول نمیکرد. روزی پیرزالی نزد او آمد و گفت: ای خواجه چرا تو زن نمیگیری؟
در روزگاران گذشته، حاکم یکی از شهرها دختر زیبایی داشت که از همهی دختران شهر زیباتر بود و بیشتر جوانان شهر خواستار و عاشق او بودند. در مثل عاشق به کسی گفته میشود که چیزی را و یا کسی را بسیار زیاد دوست دارد.
پرسیدم: چند تا مرا دوست نداری؟ روی یک تکه از نیمرو، نمک پاشید. گفت: چه سوال سختی. گفتم: به هر حال سوال مهمیه برام. نشسته بودیم توی فضای باز کافه سینما. داشتیم صبحانه میخوردیم. کمی فکر کرد و گفت: هیچی.
از همان روز اول قرار گذاشتیم که اگر رابطهیمان خوب پیش نرفت، برگردیم همینجا. بنشینیم زیر همین آلاچیق. توی چشمهای هم نگاه کنیم و از لحظههای خوبمان بگوییم. بعد برای آخرین بار همدیگر را به آغوش بکشیم و بگوییم به امید دیدار.
یه روز یکی بهم گفت هیچوقت بعد از ساعت ۲ شب تصمیم نگیر، فقط بخواب. پرسیدم چرا؟ گفت که به نظر من یه هورمونی بعد از ساعت ۲ تو بدنت ترشح میشه که باعث میشه یه تصمیمی بگیری یا یه کاری بکنی...