داستان کوتاه پیشکشی آهنگر به شاپور ساسانی

داستان کوتاه پیشکشی آهنگر به شاپور ساسانی
آهنگری شمشیر بسیار زیبایی تقدیم شاپور پادشاه ساسانی نمود. شاپور از او پرسید: چه مدت برای ساختن این شمشیر زمان گذاشته‌ای؟ آهنگر پاسخ داد: یک سال تمام. پادشاه ایران باز پرسید: اگر یک شمشیر ساده برای سربازان بسازی چقدر زمان می‌برد؟
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه باد آورده را باد می‌برد

داستان کوتاه باد آورده را باد می‌برد
در زمان پادشاهی خسرو پرویز، ایرانیان شهر اسکندریه در کشور مصر را محاصره کردند. رومیان در صدد نجات دادن ثروت شهر بر آمدند و آن را در چند کشتی نهادند. اما باد مخالف وزید و کشتی‌ها را به جانب ایرانیان راند.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه پانصد گوسفند رشوه‌ی فرمانفرما به خدا

داستان کوتاه پانصد گوسفند رشوه‌ی فرمانفرما به خدا
سلطان عبدالحمید میرزا فرمانفرما (ناصرالدوله) هنگام تصدی ایالت کرمان چندین سفر به بلوچستان می‌رود و در یکی از این مسافرت‌ها چند تن از سرداران بلوچ از جمله سردار حسین خان را دستگیر و با غل و زنجیر روانه‌ی کرمان می‌کند.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه اقتصاد مظفری

داستان کوتاه اقتصاد مظفری
در کتاب مظفرنامه چنین حکایت شده که در ایران گوشت از قرار هر کیلو دو ریال (قران) بوده. روزی قصابی‌های تهران خودسرانه گوشت را یک ریال گران کردند. مردم چون چنین دیدند عصبانی شدند و به خیابان‌ها ریخته و بر علیه قصاب‌ها شعار دادند!
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه بوق سگ

داستان کوتاه بوق سگ
بوق سگ یکی از از اصطلاحاتی است که تقریبا دیگر کسی ریشه و منشاء آن را به یاد ندارد. بوق سگ از اصطلاحات بازاری است و منظور از به‌کار بردن آن، تا دیر وقت کار کردن می‌باشد.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه دو لا دو مارتینز و دو قرص نان

داستان کوتاه دو لا دو مارتینز و دو قرص نان
شهر تاریخی مونکائو واقع در مرز شمالی میان پرتغال و اسپانیا، منطقه‌ای است که به‌خاطر نوشیدنی‌ متفاوت و سرحال‌کننده‌ی وینو ورده مشهور است. این شهرِ مرزیِ آرامِ پرتغالی به حمام‌های داغ، خوراک سنتی و یک قلعه‌ی قرن چهاردهمی و تاریخچه‌ی شگفت‌آور خود غره است.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه ناپلئون و پوست‌فروش

داستان کوتاه ناپلئون و پوست‌فروش
به هنگام اشغال روسیه توسط ناپلئون دسته‌ای از سربازان وی، درگیر جنگ شدیدی در یکی از شهرهای کوچک آن سرزمین زمستان‌های بی‌پایان بودند که ناپلئون به‌طور تصادفی، از سربازان خود جدا افتاد.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه آزمون شاه عباس با تنباکوی پهن

داستان کوتاه آزمون شاه عباس با تنباکوی پهن
نقل است شاه عباس صفوی رجال کشور را به ضیافت شاهانه میهمان کرد و دستور داد تا در سر قلیان­ها به‌جای تنباکو، از سرگین اسب استفاده نمایند. میهمان­ها مشغول کشیدن قلیان شدند و دود و بوی پهنِ اسب فضا را پر کرد.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه امیرکبیر و جهل مردم

داستان کوتاه امیرکبیر و جهل مردم
هنگامی که خبر رسید پنج نفر به علت ابتلا به بیماری آبله جان باخته‌اند، امیر بی‌درنگ فرمان داد هر کسی که حاضر نشود آبله بکوبد باید پنج تومان به صندوق دولت جریمه بپردازد. او تصور می‌کرد که با این فرمان همه‌ی مردم آبله می‌کوبند.
دنباله‌ی نوشته