داستان کوتاه ابوایوب و منصور خلیفه‌ی عباسی

داستان کوتاه ابوایوب و منصور خلیفه‌ی عباسی
ابوایوب مرزبانی وزیر منصور، هرگاه به محضر منصور فرا خوانده می‌شد، رنگ می‌باخت و می‌لرزید و هنگامی که بیرون می‌آمد، رنگ به چهره‌اش برمی‌گشت. وی را گفتند: با آن‌که بسیار نزد خلیفه روی، و وی را با تو انسی است...
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه نوشته شدن کتاب دائو ده جینگ

داستان کوتاه نوشته شدن کتاب دائو ده جینگ
در سال بیست و سوم سلطنت جائو، لائوتزه دریافت که جنگ منجر به ویرانی زادگاهش می‌شود. از آن‌جا که سال‌ها به مراقبه درباره‌ی جوهر زندگی پرداخته بود، می‌دانست گاهی لازم است آدم عمل کند.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه خروس بی‌محل

داستان کوتاه خروس بی‌محل
کیومرث پادشاه قدرتمند افسانه‌ای ایران که از دلاوری‌های او در شاهنامه هم یاد شده، روزی به قصد کشورگشایی، سپاهیانش را رهسپار مرزهای ایران کرد. سپاهیان بعد از یک راهپیمایی طولانی نزدیک روستایی اطراق کردند تا استراحت کنند.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه عیسی به دین خود، موسی به دین خود

داستان کوتاه عیسی به دین خود، موسی به دین خود
زمانی که اسلام دین تازه‌ای بود و تعداد مسلمانان در شهر مکه هنوز کم بود، کافران مردم تازه مسلمان شده را از هر راهی که می‌توانستند مورد آزار و اذیت قرار می‌دادند تا از دین و آیین جدید خود دست بردارند.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه سرم را سرسری متراش ای استاد سلمانی

داستان کوتاه سرم را سرسری متراش ای استاد سلمانی
در زمان پادشاهی ابراهیم ادهم این مرد عارف و خداپرست یک روز با خود فکر کرد که اگر بخواهد پادشاه عادی باشد و با عدل و انصاف بر مردم حکومت کند، ممکن است از عبادت و بندگی خدا عقب بماند.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه مرغی که تخم طلا می‌کرد مرد

داستان کوتاه مرغی که تخم طلا می‌کرد مرد
در روزگاران قدیم پادشاهی به نام داریوش اول بر ایران حکومت می‌کرد. در زمان او اختلافاتی بین دولت ایران و یونان درگرفت. داریوش اول با سپاهیانش به‌طرف یونان حرکت کرد و توانست در همان مراحل اولیه‌ی جنگ پیروز شود.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه شاه می‌بخشد، شیخ علیخان نمی‌بخشد

داستان کوتاه شاه می‌بخشد، شیخ علیخان نمی‌بخشد
پس از شاه عباس دوم صفوی، پسر بزرگش شاه سلیمان بر تخت سلطنت نشست. وی وزیر توانمند و کاردانی به نام شیخ علی‌خان زنگنه داشت که فرمانروای حقیقی ایران به‌شمار می‌رفت.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه هم از گندم ری جا مانده، هم از خرمای بغداد

داستان کوتاه هم از گندم ری جا مانده، هم از خرمای بغداد
روزی روزگاری، در زمانی که اعراب تازه ایران را فتح کرده بودند و دین اسلام تازه وارد ایران شده بود، مسلمانان عرب خیلی دوست داشتند بر ایران که سرزمین آباد و خوش آب و هواتری بود حکومت کنند.
دنباله‌ی نوشته

داستان کوتاه کار نیکو کردن از پر کردن است

داستان کوتاه کار نیکو کردن از پر کردن است
روزی بهرام گور که از پادشاهان ساسانی بود با ملازمان خود به شکار رفت. او در آن روز گورخرهای زیادی را شکار کرد و به همین علت اطرافیان مدام مهارت او را تحسین می‌کردند.
دنباله‌ی نوشته