هرگاه کسی از کیسهی دیگری بخشندگی کند و یا از بیتالمال عمومی گشادبازی نماید، عبارت مثلی «از کیسهی خلیفه بخشیدن» را مورد استفاده و استناد قرار داده، اصطلاحا میگویند: «از کیسهی خلیفه میبخشد.»
روزی بود روزگاری بود، شاهی بود به اسم انوشیروان که برای شکار با وزیر دانا و زیرکش بزرگمهر از شهر خارج شده بود. همینطور که انوشیروان و بزرگمهر پیش میرفتند تا به شکارگاه برسند، چشمشان به پیرمردی سپیدمو افتاد.
تمدنهای ایران باستان و مصر از جمله تمدنهای باشکوه و قدرتمند در دوران باستان بهشمار میرفتند و تا مدتها این دو تمدن فکر جنگ و مقابله با یکدیگر را در سر نداشتند تا اینکه در زمان کمبوجیه دوم پسر کوروش...
«ظهیرالدین محمد بابر» که با پنج پشت به «امیرتیمور» میرسد، موسس سلسلهی «سلسلهی گورکانی هند» است. «بابر» در زبان ترکی همان «ببر» حیوان مشهور است که بعضی از پادشاهان ترک این لقب را برای خود برگزیدهاند.
سدید عوفی در جوامع الحکایات آورده که بهرام شاه، پسر سلطان مسعود غزنوی، حاکمی به غور فرستاد، و او بر غوریان ظلم بسیار کرد. آخر، غوریی پایافزار پوشیده، پیاده به غزنین رفت و از آن ظالم دادخواهی کرد.
در زمانهای قدیم، از ساقهی کفش برای پنهان کردن سلاح استفاده میشد. این سلاحها برای دفاع از خود یا حمله به دشمن مورد استفاده قرار میگرفت. خنجر، سنگ یا ریگ از جمله سلاحهایی بود که در ساقهی کفش پنهان میشد.
ضرب المثل مگر سر آوردهای که بیشتر در تهران و مناطق شمالی و شمال غرب ایران مصطلح است، هنگامی بهکار میرود که شخصی سرزده وارد شود و مطلب کم اهمیتی را بدون تمهید مقدمه و با شتاب و اضطراب و دستپاچگی عنوان کند.
برخلاف خیلیها که برای این ضرب المثل معنای منفی ذکر میکنند و اعتقاد دارند که این ضرب المثل چون معنای دوراندیشی نمیدهد، یک ضرب المثل منفی است، در فرهنگ عامه این ضرب المثل اصلا معنای منفی ندارد.
روزگار اسکندر بود. کار لشگرکشی و جنگ اسکندر پیش رفت و پیش رفت تا به چین رسید. اما بر خلاف انتظار او نه لشگری در برابرش مقاومت کرد و نه سپاه و فرماندهای به جنگش آمد.
فردریک کبیر یا فریدریش کبیر، که از سال ۱۷۴۰ تا ۱۷۸۶ بر کشور آلمان حکومت میکرد، معتقد به آزادی اندیشه بود و رشد فکری مردم را در گرو آن میدانست. او یک روز سوار بر اسب با همراهانش از یکی از خیابانهای برلین میگذشت.