نام‌نامه: نام‌های پسرانه - حرف ص

نام‌نامه: نام‌های پسرانه - حرف ص

در این بخش از سایت فرتورچین، برگزیده‌ای از بهترین و زیباترین نام‌های پسرانه با «حرف ص» گردآوری شده است.
نام - زبان - لاتین‌نویسی - معنی
صائِب - عربی - sāeb - راست و درست، رساننده، نام صائب تبریزی شاعر نامدار سده‌ی یازدهم در زمان پادشاهی صفویه
صائِم - عربی - sāem - روزه گیر، روزه‌دار
صائِن - عربی - sāen - محافظ، نگاه دارنده
صائِن‌الدین - عربی - sāenoddin - آن‌که حافظ و نگهدارنده‌ی دین است.
صابِر - عربی - sāber - صبور، شکیبا، از نام‌های خداوند، نام شاعر نامدار سده‌ی ششم، ادیب صابر
صاحِب - عربی - sāheb - دارنده، مالک، دارا، سرور، همنشین، یار
صادِق - عربی - sādeq - راستگو، راستین، نام امام ششم شیعیان
صارِم - عربی - sārem - شمشیر تیز، قطع‌کننده، برنده، مرد دلیر
صاعِد - عربی - sāeed - بالا رونده، صعودکننده، نام یکی از مردان افسانه‌ای عرب باستان
صالِح - عربی - sāleh - شایسته و درستکار، نیک، دارای اعتقاد و عمل درست دینی، نام پیامبر قوم ثمود
صانِع - عربی - sānee - آفریننده، صنعتگر، از نام‌های خداوند
صَباح - عربی - sabāh - بامداد، صبح
صَبار - عربی - sabbār - بسیار صبرکننده، صبور، از نام‌های خداوند
صَبیح - عربی - sabih - زیبا و شاد، خندان و خوشحال
صَدر - عربی - sadr - بالاترین، اعلاترین در هر چیز
صَدرا - عربی، فارسی - sadrā - صدر (عربی، بالا) + الف فاعلی (فارسی)، بالا برنده، ارج‌دهنده، نام حکیم شیرازی معروف به ملاصدرا
صَدرالدین - عربی - sadroddin - دارای برتری دین، مقدم و پیشوای دین
صَدرالله - عربی - sadrollāh - کسی که برتری و مهتری او از سوی خداست، (در عرفان) دارای باطن و روح خدایی است.
صَدوق - عربی - saduq - راستگو، صدیق، دوست
صَدیده - آشوری - sadida(e) - مهم
صَدیق - عربی - sadiq - دوست، یار یکدل
صِدیق - عربی - seddiq - بنده‌ی خالص خداوند، بسیار راستگو و درستکار، لقب حضرت یوسف
صَفا - عربی - safā - یکرنگی، خلوص، صمیمیت، نام یکی از گوشه‌های موسیقی ایرانی، نام کوهی در مکه
صَفار - عربی - saffār - رویگر، نام خاندانی در ایران که بنیان‌گذار آن یعقوب پسر لیث بود.
صَفاعَلی - عربی - safāali - آن‌که خلوص و پاکی‌ای چون امام علی دارد، لقب ظهیرالدوله بنیان‌گذار انجمن اخوت در زمان پادشاهی ناصرالدین شاه
صَفدَر - عربی، فارسی - safdar - صف (عربی) + در (فارسی)، مرد جنگی، دلاور، صف‌شکن، از لقب‌های امام علی امام نخست شیعیان
صَفَر - عربی - safar - نام ماه دوم از سال قمری
صَفی - عربی - safi(y) - خالص، یگانه، برگزیده، صاف، نام ششمین پادشاه خاندان صفوی
صَفی‌الدین - عربی - safiyyoddin - برگزیده‌ی دین، خالص و پاک در دین، نام عارف نامدار سده‌ی هشتم، صفی الدین اردبیلی
صَفی‌الله - عربی - safiyyollāh - برگزیده‌ی خداوند، لقب حضرت آدم
صَفی‌قُلی - عربی - safiqoli - غلام خاص، صفی‌قلی بیگ از شاعران روزگار شاه عباس صفوی
صَلاح - عربی - salāh - خیر و نیکی
صَلاح‌الدین - عربی - salāhoddin - موجب نیکی دین و آیین، نام صلاح الدین ایوبی سلطان مصر و شام
صَمَد - عربی - samad - بی‌نیاز، غنی، مهتر، از نام‌های خداوند
صَمَدالله - عربی - samadollāh - خداوند بی‌نیاز، بی‌نیاز و پاینده با تکیه بر خداوند
صَمصام - عربی - samsām - شمشیری که خم نگردد، شمشیر بران
صَمیم - عربی - samim - صمیمی، اوج و نهایت شدت یا ترقی چیزی
صَنعان - عربی - saneān - منصوب به صنعا (نام شهری در یمن) بر پایه‌ی روایت شیخ عطار در منطق‌الطیر نام عارفی بزرگ که هفتصد مرید داشت.
صوفی - عربی - sufi - درویش، پیرو یکی از فرقه‌های تصوف
صولَت - عربی - so(w)lat - شکوه، هیبت، بیشتر ناشی از برتری کسی یا چیزی بر دیگران
صُهَیب - عربی - sohayb - سرخ و سفید در هم آمیخته
صَیاد - عربی - sayyād - شکارچی
صِیام - عربی - siyām - روزه داشتن

 

گردآوری: فرتورچین

۵
از ۵
۲۱ مشارکت کننده