داستان کوتاه دستور نادرشاه برای ساکت کردن قورباغه‌ها

داستان کوتاه دستور نادرشاه برای ساکت کردن قورباغه‌ها

نادرشاه افشار جنگ‌های زیادی با امپراطوری روسیه و امپراطوری عثمانی داشت. در جریان یکی از این جنگ‌ها در سرحدات شمالی ایران، جنگ به بن‌بست رسید و هیچ یک از طرفین نمی‌خواست خود را شکست خورده بداند. بنابراین دو طرف تصمیم گرفتند در کنار نیزاری بزرگ اردو زده و یک پیمان‌نامه‌ی صلح موقت امضا کنند.
فرستادگان روسیه در فکر این بودند که از ایران امتیازات بیشتری بگیرند و خط مرزی را به نفع خودشان تعیین کنند و نادرشاه هم بیکار ننشسته بود و در صدد بود که خط مرزی ایران را بالاتر ببرد. وقتی مذاکرات در کنار نیزار شروع شد، هوا خنک شده بود و صدها قورباغه شروع کردند به سروصدا کردن و قور قور. در همین هنگام هم بحث بین دو گروه بالا گرفته بود و نادر با داد و فریاد از سفرای روس می‌خواست که خط مرزی را طبق میل و خواست او تعیین کنند. اما سروصدای قورباغه‌ها روی اعصاب همه بود و صدا به صدا نمی‌رسید.
ناگهان نادر با خشم از جا بلند شد و به وزیرش گفت: بلند شو به این قورباغه‌ها بگو شاه ایران دارد صحبت می‌کند. اگر ساکت نشوند نسل‌شان را از روی زمین برمی‌دارم.
نمایندگان روس پوزخندی زدند و با خود گفتند عجب شاه نادان و مغروری. قورباغه‌ها که دیگر به فرمان تو نیستند.
در این هنگام وزیر برخاست و مجلس را ترک کرد و چون امضای متن قرارداد باید با حضور او صورت می‌گرفت، همه ساکت سر جایشان نشستند تا وزیر برگردد. دقایقی گذشت و در کمال تعجب حضار متوجه شدند که قورباغه‌ها سروصدایشان کمتر و کمتر شد تا جایی که سکوت عجیبی بر مرداب و نیزارهای آن حکمفرما شد و وزیر برگشت.
سفرای روس که حسابی جا خورده بودند، دیگر بر سر تعیین خط مرزی چانه نزدند. قرارداد را امضا کردند و آن‌جا را ترک کردند. وقتی سفرا رفتند نادر خندید و گفت: قورباغه‌ها را چطور ساکت کردی؟
وزیر گفت: قبله‌ی عالم فورا دستور دادم دو گوسفند را سربریدند. روده‌های گوسفندان را بیرون کشیدیم و به قطعه‌های کوچک تقسیم کردیم و هر قطعه را باد کردیم و سر روده‌ها را بستیم و به داخل نیزارها و مرداب انداختیم. روده‌ها شبیه مار در آب مرداب بالا و پایین می‌رفتند. قورباغه‌ها هم که خوراک مارها هستند، با دیدن روده‌ها از ترس به زیر آب رفتند و ساکت شدند!!

 

نگاره: Nicholls of the Yard (flickr.com)
گردآوری: فرتورچین

۵
از ۵
۸ مشارکت کننده