داستان کوتاه خواجه نصیرالدین طوسی و نجات جان ابن ابی الحدید

داستان کوتاه خواجه نصیرالدین طوسی و نجات جان ابن ابی الحدید

به مصداق آیه‌ی ۳۱ سوره‌ی مائده (هر کس نفسی را حیات بخشد (از مرگ نجات دهد) مثل آن است که همه‌ی مردم را نجات بخشیده است‌.) حیات زندگی ابن ابی الحدید مدیون وساطت خواجه نصیرالدین طوسی است.
ابن ابی الحدید معتزلی (۶۵۶ - ۵۸۶ هجری قمری)، شارح معروف نهج البلاغه است و کتابش را به‌نام ابن علقمی وزیر نگاشته است. نقل است که روزی ابن ابی الحدید به اتفاق برادرش در واقعه‌ی بغداد گرفتار شدند و می‌خواستند آن‌ها را بکشند.
ابن علقمی به خدمت خواجه نصیر می‌رسد و می‌گوید دو نفر از فضلا که بر بنده حق عظیم دارند گرفتار شده‌اند و آن‌ها را خواهند كشت‌. استدعا دارم به حضور شاه رفته و از این دو بزرگوار شفاعت کنید.
وزیر هزار دینار به موکلان مغول داد و مهلت خواست و خواجه نصیر هم به دربار شاه رفت. وزیر به رسم مغولان زانو زد و گفت دو کس را از شهر بیرون آورده‌اند و پادشاه امر فرموده است که آن‌ها را بکشند. بنده‌ی کمترین آرزو آن است که پادشاه عوض ایشان مرا بکشند و آنان را آزاد كند. خواجه نصیر این مطلب را به عرض پادشاه رساند.
هلاکوخان بخندید و گفت اگر می‌خواستم تو را بکشم تا حال باقی نمی‌گذاشتم‌. در هر حال پادشاه عطوفت و مهربانی به‌خرج داد و هر دو را بخشید. وزیر به تعجیل بیرون آمد و ایشان را خلاص کرد و به ابن ابی الحدید گفت‌: به خدا اگر در قبول شفاعت توقف می‌نمود، نفس خود را فدای تو می‌کردم تا مکافات آن لطف باشد که تو با من کردی و نام مرا به سبب شرح نهج البلاغه مخلد (جاودان) کردی‌.

 

داستان کوتاه خواجه نصیرالدین طوسی و نجات جان عطاملک جوینی‌
داستان کوتاه خواجه نصیرالدین طوسی و تاسیس رصدخانه

 

نگاره: Rasekhoon.net
گردآوری: فرتورچین

۵
از ۵
۲۷ مشارکت کننده