از زمانهای قدیم تا همین الان برای پخت زیاد برنج از قابلمههای بزرگی بهنام دیگ استفاده میکنند که جنس آنها معمولا از فلز مس است. برای کشیدن و هم زدن غذای درون دیگ هم از کفگیر فلزی استفاده میکردند.
در دوران قدیم رسم بر این بود که در محلهها هر هفته فردی که نذرش برآورده میشد، دیگی بار میگذاشت و غذایی به اهل محل میداد که بیشتر شامل غذاهایی میشد که با پلو درست میکردند. زمانی که غذا آماده میشد، مردم از خانههای خودشان بیرون میآمدند و صف میایستادند تا از غذای نذری سهمی ببرند و آشپزها هم تند تند با کفگیر از داخل دیگ، غذا را میکشیدند و به دست مردم منتظر میدادند.
زمانی که دیگر به انتهای دیگ نزدیک میشدند، کفگیر به ته دیگ میخورد و صدایی بلند میشد و مردم میفهمیدند که دیگر غذا به انتها نزدیک شده است و به یکدیگر اطلاع میدادند که کفگیر به ته دیگ خورده. وقتی هم که دیگر غذایی باقی نمانده بود، آشپزها برای اطلاع مردم که دیگر در صف نایستند، یک دور کفگیر را در ته دیگ میچرخاندند و با بلند شدن این صدا صف غذا را از هم میپاشیدند و هر کس راهی خانهی خودش میشد و کسانی که غذا گیرشان نمیآمد به دیگران میگفتند نوبت ما که شد کفگیر به ته دیگ خورد.
کاربردهای این ضرب المثل بر این پایهاند:
۱- معنای ظاهری آن یعنی غذا تمام شده ولی معنای کنایی و دور آن یعنی دست خالی و فقیر شدن.
۲- به ثروتمندانی که پولشان ته کشیده میگویند کفگیرش به ته دیگ خورده است.
۳- یعنی کسی ناتوان شده و دیگر توانایی قبلش را ندارد.
۴- این ضرب المثل به معنی تمام شدن فرصت نیز هست.
نگاره: -
گردآوری: فرتورچین