ضرب‌المثل‌های فارسی: حرف ط

ضرب‌المثل‌های فارسی: حرف ط

در این بخش از سایت فرتورچین، برگزیده‌ای از ضرب‌المثل‌های فارسی با «حرف ط» را می‌خوانید.


طاس اگر نیک نشیند همه کس نراد است.
طاقتم طاق شد.
طاقچه بالا گذاشتن.
طالع اگر آری برو دمر بخواب.
طاووس را به نقش و نگاری که هست خلق - تحسین کنند و او خجل از پای زشت خویش. (سعدی)
طبل توخالی.
طبیب بی‌مروت، خلق را رنجور می‌خواهد.
طبیعت با کم، قناعت می‌کند.
طشت از بام افتادن.
طشت طلا رو سرت بگیر و برو.
طعام دیگری خوشمزه‌تر است.
طعمه‌ی هر مرغکی انجیر نیست.
طلا در تیرگی می‌درخشد.
طلایی که پاکه، چه منتش به خاکه.
طمع آرد به روی مرد زردی - که لعنت‌های رکنی بر طمع باد. (انوری)
طمع آرد به مردان رنگ زردی - طمع را سر ببر، گر مردِ مردی. (ناصرخسرو)
طمع پیشه را رنگ و رو زرد است.
طمع چاه اشتباه است.
طمع چون دو چندان شود - صاحب کرم پشیمان شود.
طمع را نباید که چندان کنی - که صاحب کرم را پشیمان کنی. (فردوسی)
(معنی: آن‌قدر نباید حرص بزنی، که بخشنده را از بخشش خود پشیمان کنی.)
طمع زیاد مایه‌ی جوانمرگی است.
طمعش از کرم مرتضی علی بیشتر است.
طناب مفت گیر بیاره، خودش و دار می‌زنه.
طوطی‌وار یاد گرفتن.
طی نکرده گز نکن.

 

گردآوری: فرتورچین

۵
از ۵
۱۶ مشارکت کننده