در این بخش از سایت فرتورچین، برگزیدهای از ضربالمثلهای فارسی با «حرف ج» را میخوانید.
جا تر است و بچه نیست.
جان به عزرائیل نمیدهد.
جان به لب رسیدن.
جانا سخن از زبان ما میگویی.
جانماز آب کشیدن.
جای سوزن انداختن نیست.
جای ماران نشیند عقرب پیر.
جایی که میوه نیست، چغندر سلطان مرکبات است.
جایی نمیخوابد که آب زیرش برود.
جسته گریخته.
جل و پلاساش را جمع کرد.
جلو میخندد، پشت سر خنجر میزند.
جلوی آب رودخانه را میشود گرفت، جلوی حرف (دهن) مردم را نه.
جلوی حرف مردم را نمیتوان گرفت.
جلوی ضرر را از هر کجا بگیری منفعت است.
جلوی کسی گاو زمین زدن.
جمعتان جَمعه، یکیتون کَمه.
جمله را رزاق روزی میدهد - قسمت هر کس به پیشش مینهد. (مولوی)
جنس ارزان را پولدارها میخرند.
جنگ اول به از صلح آخر.
جنگ زرگری.
جو بده منزل عوض کن.
جو دادن خر تو کتل (کوتل) فایده نداره.
جوفروش گندمنما.
جواب ابلهان خاموشی است.
جواب های، هوی است.
جوال آرد است نه آقا رضا قلی.
جوان است و جویای نام آمده.
جوانها در قفسند، پیرها در هوسند.
جوانی کجایی که یادت بخیر.
جوانیه و نادانی.
جوجه را آخر پاییز میشمرند.
جوجه همیشه زیر سبد نمیماند.
جود از ابر و لاف از رعد است.
جور استاد به ز مهر پدر.
جوش نزن شیرت خشک میشه.
جون به جون کسی کردن.
جون تو جونخونه، علی الخصوص صندوقخونه.
جوی تا سیر نشود، آب از آن نمیتواند بگذرد.
جوی را کندیم، آبش را دیگری برد.
جهان بگردد، ولیکن نگرددش احوال.
جهان دیدن به از جهان خوردن است.
جهاندیده بسیار گوید دروغ.
جهود بازی در آوردن.
جهود خون دیده.
جهود، دعاش را آورده.
جیب گدا ته نداره.
جیبش تار عنکبوت بسته.
جیک نزدن.
جیک و پیکشون یکی است.
جیکجیک مستونت بود، فکر زمستونت بود؟
جیگر جیگره، دیگر دیگره.
جیم شدن.
گردآوری: فرتورچین