«به محض اینکه پرنده ماده بالغ میشود - بوقلمونها سه تا بیست هفته و مرغها، شانزده تا بیست هفته - او را در کاهدانی میگذارند و نور را کم میکنند؛ گاهی پرنده بیچاره بیست و چهار ساعت از هفت روز هفته را در تاریکی مطلق میگذراند. بعد، رژیم غذایی با پروتئین بسیار کم به آنها میدهند؛ یعنی تقریبا تا سرحد مرگ گرسنه نگهشان میدارند. این کار دو تا سه هفته ادامه دارد. بعد، چراغها را شانزده ساعت در روز و برای مرغها تا بیست ساعت در روز روشن میکنند تا پرنده فکر کند بهار از راه رسیده است و غذای پرپروتئین به آنها میخورانند. پرنده بلافاصله شروع به تخم گذاری میکند. دانش این کار را طوری در اختیار دارند که میتوانند کاری کنند که پرنده تخم نگذارد، یا دوباره تخمگذاری را شروع کند یا هر کاری میخواهند انجام دهد. در طبیعت وقتی بهار میشود، حشرات میآیند و علفها رشد میکنند و روزها طولانیتر میشوند، انگار با اینکار به پرنده میرسانند که: «خیلی خب، دیگه بهار شده، بهتره تخمگذاری رو شروع کنی.»
بنابراین، انسان به این شکل در کار طبیعت دست میبرد و صنعت با کنترل میزان نور، تغذیه و زمان غذا خوردن، پرنده را مجبور میکند در تمام طول سال تخم بگذارد. این کاری است که انسانها میکنند. بوقلمونهای ماده در سال ۱۲۰ تخم میگذارند و مرغها نزدیک به ۳۰۰ تخم. این تعداد دو یا سه برابر شرایط طبیعی است. بعد از سال اول پرنده را میکشند چون معمولا در سال دوم، به اندازهی سال اول تخم نمیگذارند. صنعت به این نتیجه رسیده که سلاخی پرندهها و شروع دوباره این فرآیند با پرندههای جوان، کم هزینهتر از غذا دادن و نگهداری از پرندهای است که تخم کمتری میگذارد. این کارها، اصلیترین دلیل ارزان بودن محصولات گوشتی پرندگان است اما درد و رنجش نصیب پرندهها میشود.»
برگرفته از کتاب حیوانخواری، اثر جاناتان سفران فوئر، صفحه ۷۷
بنمایه: مجموعهی گیاهخواری وگ (http://iranveg.ir)
زندگی مرغها در مرغداری
۵
از ۵
۸ مشارکت کننده